راز شب !
پنجشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۷، ۰۱:۴۸ ق.ظ
شب را جور دیگری دوست دارم ...
حیف که مشغله ی فردا امان نمی دهد ...
وگرنه شب را باید بیدار ماند؛
کتاب های جدید خواند و به راز آفرینش فکر کرد ...
شب باید تصمیم های خوب گرفت و برای روزهای بهتر برنامه ریخت ...
آنقدر کارهای نکرده برای شب هایم دارم ،
و آنقدر فکرهای خوب و تصمیم هایِ نگرفته ؛
که شب برایشان کم می آید ...
اما چه فایده ؟!
وقتی تمام کارها توی روز تلنبار شده اند ...
مگر می شود بیدار ماند ؟!
وقتی صبح زود باید آماده ی روزمرگی هایت باشی ؟!
کاش می شد روزها خوابید و شب ها زندگی کرد ...
زیر نگاه ستارگانی که تماشایشان،امید را در دل،زنده می کند ...
من شب را جور عجیبی دوست دارم ...
و این دوست داشتن،بی دلیل نیست،
فلسفه دارد ...
- ۹۷/۰۶/۰۱