خمار شب :

عاشق شو زیرا عاشق انسان است!

خمار شب :

عاشق شو زیرا عاشق انسان است!

۱۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

هیچ کَس در بستر مرگ آرزو نمی‌کند که کاش بیشتر کار می‌کردم...


  • نسیم ....

از هر زاویه ای نگاه می کنم موجودی که میتونه تجاوز کنه

دزدی کنه

هم نوعشو بکشه

دروغ بگه

خیانت کنه

ظلم کنه

و...

نمیتونه اشرف مخلوقات باشه...!!!

  • نسیم ....
می دانی یک وقتهایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تعطیل است
و بچسبانی پشت شیشه افکارت...!
باید به خودت استراحت بدهی،دراز بکشی،دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی و بی خیال سوت بزنی...!
در دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیده اند
آنوقت با خودت بگویی بگذار منتظر بمانند
درزندگی گاهی باخته ام!
گاهی با کسی ساخته ام!
گاهی گریه کرده ام!
گاهی بخشیده ام!
گاهی فریب خورده ام!
گاهی افتاده ام!
گاهی در تنهایی مرده ام!
اما از تمام اینها درس آموخته ام
اکنون خوشحالم که خودم هستم!
شاید ساده باشم!
اما صادقم...
من خودم هستم و همین برایم کافی است...!


پ.ن:وگاهی نباید به هرکسی بگویی دوستت دارم در این جهان پر از رنگ بی رنگی رسوا میشود!
  • نسیم ....

به آنهایی که دوستشان دارید بی بهانه بگویید دوستت دارم
بگویید در این دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان
بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاه تر از عمر شکوفه هاست
شما بگویید،حتی اگر نشنوند . . .

  • نسیم ....

شاید با پول رابطه ای موقت رو بشه خرید

ولی با پول نمی تونیم هیچ عشق پایداری رو از آن خود کنیم

پس اگر کسی به شما گفت پول ازت نمی خوام و فقط عاشقت شدم شک نکنید

لیلی دوباره متولد شده...


فیلم (پیشنهاد بی شرمانه) یک فیلم درام آمریکایی به کارگردانی آدریان لین محصول سال 1993

گواه کاملی بر گفته ی این حقیر است که مردی با ثروت فراوان خود قصد خرید عشق را از همسرمردی جوان ...

  • نسیم ....

آقا گداتو پس نزن اونکه فقط می خواد یه چیز
عمری کبوترت شدم یه بار برام گندم بریز...




  • نسیم ....

به حرمت باران هایی که بوی عشق میداد و درکوچه های کاهگلی یادمان می آورد که ما از خاکیم و دیگر نمی بارد

به حرمت حصیرهای روی شیشه که ناموس ها را از نگاه های بد درامان میداشت

به حرمت چرخ و فلک های آهنی که تداعی کننده چرخ روزگار بود

به حرمت محفل های دوستی های خالصانه که دیگر شکل نمی گیرد

به حرمت پرستوهای عاشق که از شهر کوچ کردند

به حرمت قلبهای مهربانی که حال تکه سنگی بیش نیستند

به حرمت آوای بق بقوی کبوترهای پشت پنجره که دیگر سکوت کرده اند

به حرمت نفس های دونفره که از یادگارش فرزندی خلف به جای می ماند

به حرمت عشق

به حرمت دوستی

به حرمت حضور

به حرمت رابطه ها

و حرمت خیلی چیزها که در قدیم حرمت داشت

وحال بی حرمتی شکل مدرنی از کلاس انسانیت شده

بیاییم حرمت ها را حرمت نهیم عاشق باشیم با آنکه می گوید از عشقی صادقانه

و اگر چیزی را شکستیم دعا کنیم دلی نباشد

وحال که ناخواسته درگیرشکستنش شدیم شکسته هایش را با مهر جمع آوری کنیم

با عذر خواهی پل بزنیم به ارتباطمان به دل عاشق بیچاره و

 ببوسیم زخماهایش را التیام ببخشیم و برایش زمزمه کنیم:

من تورا با جهانی از ثروت عوض نخواهم کرد ای مایه ی آرامش روح و روانم ...


اولین ماجرای عشقی ای که در این
جهان باید آن را به کمال برسانیم
رابطه با خودمان است
تنها پس از موفقیت در این رابطه
است که میتوانیم به دیگران عشق بورزیم...
  • نسیم ....

گویی به خواب بود جوانی مان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود
کاری ندارم کجایی چه میکنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود

  • نسیم ....

فکر نمی کنی این پوستین برایت کوچک باشد

دیگر گنجایش تورا ندارد ودر آستانه پاره شدن است.منتظر یک تلنگر است تا بترکد

اگر می خواهی بزرگ شوی باید پوست بیاندازی

مثل ماروگرنه زنده ای ولی کوچکی،مثل کرم

واگر قصد کوچکی داری همین پوستین هم از سرت زیاد است

این پوست مادی که تورا احاطه کرده فریبت ندهد

پوست واقعی تو افکار و اعتقادات تو است.برای رشد و قد کشیدن و فرار از این

پوستین مادی به چیزی برنده تر از چاقو نیازمندی.پس عملت را تیز کن

وبا عمل آن را بشکاف تا سلول های نو این شکاف را پر کنند.بگذر از این پوستین کهنه خودرا بیرون بکش.

  • نسیم ....

فقط دشمن ها هستند که همیشه حرف هم را بی هیچ کم و کاستی می فهمند

اغلب هم لبخندی چاشنی گفت و گویشان است.

دوستی همیشه با سوءتفاهم همراه است،عشق خیلی بیشتر...

از کتاب:نیمه غایب

  • نسیم ....