هذیان های لاک پشتی!

دختری در خواب دید که بسیارشادوخوشبخت است،او باچهار حیوان ازدواج کرده اولی بلبلی بود نر و خوش رنگ و لعاب که هرروز برایش می خواند و از هر دری صحبت میکرد.دومی گرگی بود پرمو گرم و آرامش ده.سومی خوکی بود با میل جنسی بالا.و چهارمی ...
یک دفعه دختر سراسیمه از خواب پرید و با صدای بلند فریاد زد مگر میشود این چهار ویژگی را در مردی همزمان یافت کنم و به خوشی برسم؟!
لاک پشت پیری که زیر تخت با دختر زندگی میکرد کمی فکر کردو "گفت دنبال مردی باش که یادش نرود تو اسباب بازی نیستی و دختری،با کلی ویژگی های زیبا و لطیف زنانه،آری آرامش از توست و او فقط مکمل است.

و دوباره سر به لاک بردوبه خواب فرو رفت...

پ.ن:یادمان نرود که زن و مرد همزمان

ازسرچشمه ی انسانیت سیراب میشوند...نسیم