تلنگر!
شنبه, ۹ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۳۳ ق.ظ
حدود هزار سال پیش، لیدی گودایوا همسر
یکی از بزرگان و کارگزاران حکومتی انگلیس،
در اعتراض به افزایش بی رویه ی مالیات برای مردم شهر خود،
هر روز به سراغ همسرش میرفت
و عاجزانه تقاضا میکرد که مالیاتها کاهش پیدا کند.
همسر او که سیاست و تصمیم های سیاسی
خود را بر خواسته ی همسر خود ترجیح میداد، به همسرش گفت:
اگر یک روز، برهنه سوار اسب شوی
و تمام شهر را از سمتی به سمت دیگر بروی، مالیاتها را کاهش خواهم داد!!
گودایوا اسبش را زین کرد. لباس هایش را بر زمین ریخت؛ در شهر گفتند: گودایوا در حمایت از مردم،برهنه در میان شهر میگردد!
تمام مردم،مغازه ها را بستند و به خانه ها رفتند. پرده ها را کشیدند و با چشمانی اشکبار،منتظر شدند این گردش شوم به پایان برسد
گودایوا به خانه برگشت و مالیات ها کاهش یافت
مجسمه اش در کاونتری ساخته شده است...
پ.ن:اسطوره ها،به تنهایی خلق نمیشوند
بلکه در بستری از
فهم و شعور
و
حمایت اجتماعی شکل می گیرند...
- ۹۶/۱۰/۰۹