خمار شب :

عاشق شو زیرا عاشق انسان است!

خمار شب :

عاشق شو زیرا عاشق انسان است!

منبرت سبز مرشد!

جمعه, ۱۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۴۰ ب.ظ

در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران غذا فروشی بود

که بالای پیشخوان دکانش نوشته بود:نسیه وجه دستی

داده میشود،حتی جنابعالی به قدر قوه...

هر وقت کودکی برای بردن غذا برای صاحبکارشمی آمد.

لقمه ای چرب و لذیذ از گوشت و کباب و ته دیگ زعفرانی

بر دهانش می گذاشت و می گفت:"مبادا صاحبکارش به او از این غذا ندهد

و چشمش به این غذا بماند و من شرمنده خدا بشوم!"

این کاسب نمونه حاج میرزا عابد نهاوندی بود معروف به مرشد چلویی

پیرمردی بلند قامت با چهره ای نورانی و محاسنی سفید...خدایش رحمت کند

پ.ن:اگر در هر پست و مقامی هستیم و یا هیچ نداشته باشیم

باز میتوانیم مانند انسانی واقعی زندگی را به سرانجام رسانیم

انسانی که بوی ناب انسانیت میدهد...

  • ۹۶/۰۸/۱۹
  • نسیم ....

نظرات  (۴)

باورم نمی شود از همان نسلیم؟!
چه بد زندگی کردیم...
درود بر این بزرگ مرد!!

دلتون شاد!!

راز نسیان بشری

« چرا بوجود آمده ام ، برای چه زندگی می کنم و به کجا می روم...؟ »

این صورت مسئله کل حیات و ھستی انسان است و بمیزانی که صورت این مسئله بفراموشی می رود و

آدمی به ورطه نسیان و غفلت ھا و تاریکی می افتد و ھمه مسائل دیگر زندگیش بی معنا میگردد و این

ھمان معنای گمشدگی می باشد . ھمه امراض ویژه ای که تحت عنوان اختلال حواس و حافظه تا سر حد

جنون در بشر عارض می گردد معلول این نسیان عظیم است . این ھمان خود – فراموشی می باشد . که

وجود را عرصه تسخیر اجنه و شیاطین می کند و رنجور می سازد .

آدمی ممکن است ھرگز به ھیچ پاسخی ذھنی یا عینی یا متافیزیکی دربارۀ این مسئله وجودی نرسد ولی به

یاد داشتن آن موجب پیشگیری از ھمه امراض روانی و ھویتی و عاطفی و مادی و معنوی می گردد و

زیستن سیمائی زلال و ساده می یابد و آدمی در پیچ و خم مسائل جزئی زندگی گم و گور و دیوانه نمی شود

.

این سئوال تنھا مسئله ای است که روح انسان را ھوشیار و حاضر می دارد و آدمی را مقیم در خویشتن

نگه داشته و از بیگانه شدن در امور جزئی مصون می کند . آدمی بمیزانی که این امّ المسائل وجود خود

را ھمواره به یاد دارد بتدریج نگاھش به عرصه امور ماوراء طبیعی باز می شود و از درونش کسی با

وی سخن می گوید و بودن برای بودن را برایش تبدیل به امری مقدس می سازد . این سئوال اساسی ھمه

معنویت و قداست وجود است . مذھب و عرفان محصول طبیعی این سئوال است .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 174

  • سام نجفی نیا
  • این ها بندگان خدا هستن نه امثال من که هیچی از دورو برم نمی دونم 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی